“حکمرانی خوب بسیار مشکل است، اما شناخت حکومت بد بسیار آسان”
جان سی مکسول از کتاب در اندیشه تحول
تکههای پازل تحولات منطقهای و ناآرامیهای سیاسی – اجتماعی به ویژه اتفاقاتی که کشور همسایه یعنی ترکیه را فرا گرفت، به تدریج تصویری را آشکار میکند که بازار سفر در کشورمان میتواند دستخوش تحولی دیگر شود.
هر از گاهی توفانی به پا میشود که در لایههای زیرین و تودرتوی آن انگیزههایی نهفته است.
معمولا رمزگشایی از این فضای گُرگ و میش، برای تحلیلگران بهسادگی میسر نیست.
اگر درگیر نظریههای داییجان ناپلئونی نشویم و به تجربهها تکیه کنیم، به این جمع بندی میرسیم که کشورهای با زیرساختهای کافی که بخش عمدهای از اقتصادشان را وابسته به بازار سفر تعریف کردهاند، هر نوع بحرانی را گذرا دیدهاند و در زمان مناسب خود را بازسازی کرده و ققنوسوار از خاکستر ویرانیها برخاستهاند.
در غیر این صورت، خیل عظیم بیکاری در تاسیسات گردشگری هر دولتی را به قهقرا میبرد.
اتکا به مزیتهای درونی
بنابراین، تنها اتکا به مزیتهای درونی است که میتواند پیامدهای منفی را مهار کند.
این درونگرایی به معنای کاشتن نطفه ارزشها و سپس مراقبت از رشد آنهاست.
به سبب نوپا بودن گردشگری به معنای علمی در کشورمان، دیوانسالاری طاقتفرسا و قوانین ناکافی در کنار مدیریتهای کمتجربه از فرصتها، چندان بهرهای نمیبریم.
بهرهوری از منابع انسانی و سرمایهگذاری در پایینترین حد خود قرار دارد.
رتبه ایران در بین ۱۸۱ کشور از لحاظ سهم سرمایهگذاری خارجی ۱۶۴ میشود و مردم ترجیح میدهند پولشان را در جای امنی چون بانکها بگذارند.
این مشکلات بارها و بارها در چرخهای از نظام جانفرسای دیوانسالاری کشور و در غیاب حکمرانی خوب تکرار میشوند و امکان بالندگی نیروهای درونزا نیز میسر نمیشود.
مجلس شورای اسلامی در دوره جدید این گونه وانمود میکند که در پی احکام قویتری در بازار سفر و گردشگری در برنامه ششم توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور است.
نمایندهی تازه نفس و پرهیجانی از فراکسیون گردشگری پشت تریبون میرود و اعلام میکند که گردشگری در این کشور تعطیل است!
اگر این سخن را بپذیریم یعنی خط بطلانی کشیدیم بر تمام برنامههایی که متولیان گردشگری در دستور کار دارند.
آیا به راستی آقایان آب در هاون کوبیدهاند؟
واقعیت این است که برای بهبود صنعت گردشگری ایران باید واقعبین بود.
نظام بروکراتیک اداری و ساختارهای کهنه مانع از اجرایی شدن بسیاری از برنامههای راهبردی است.
در کنار آن ذینفعهای متعددی در بازار سفر به طور مستقیم و غیرمستقیم دخالت دارند.
دهها نهاد کشور، عمومی و شبهدولتی به مثابه امپراتوریهای عظیم در این بازار منافع فراوان میبرند.
حضور این جریانات اقتصادی گرایش شدید به پیوند با سرمایههای جهانی دارد.
حال آن که پیش از ازدواج با جامعه جهانی نکتهای را گوشه ذهنمان داشته باشیم.
هلدینگها و نهادهای عمومی میخواهند نبض بازار را به دست بگیرند.
تضاد منافع در ذینفعان بازار سفر
هریک از ذینفعها منافعی دارند که بهسبب رشدنایافتگیها در جامعه مدنی، ممکن است با منافع ذینفعهای دیگر در تضاد باشد،
بنابراین میتوان پیشبینی کرد که تضاد منافع روند عادی جریان گردشگری کشور را دچار اختلال کند.
این که این نهادها به این عرصه وارد بشوند، در یک نگاه خوشبینانه ممکن است برای توسعه زیرساختها سودمند باشد،
به هرحال ظرفیتی است که در چرخه بازار سفر قرار میگیرد.
منتهی نقش نهاد متولی در این میان برای اعمال مدیریت مناسب هنوز روشن نیست.
جای خالی حکمرانی خوب در صنعت گردشگری
بنابراین یکی از چالشهای متولی گردشگری که از هم اکنون سر باز کرده
و در ماههای آینده شدت خواهد گرفت این است که چهگونه دهها بازیگر ریز و درشت از او حرفشنوی داشته باشند.
این حرفشنوی حاصل نخواهد شد مگر آن که نگرش صحیح بر حکمرانی چیره باشد و قوانین هم از مدیریتهای صحیح پشتیبانی کند.
کسی که نگرش نادرست دارد ممکن است مرتکب کارهای غیراخلاقی و غیر قانونی نشود،
اما نگرش نادرست او سبب از هم پاشاندن تیمی خواهد شد که در آن عضویت دارد.
هفته دولت را پشت سر گذاشتیم و امیدواریم همه ساله شاخصهای حکمرانی خوب در این کشور تقویت شود.
جان سی مکسول در کتاب “در اندیشه تحول” به نکتهای اشاره میکند که حکومت بد را از میزان اشتباهات مخفیشدهاش
و از میزان فراوانی مسائل حلناشدهاش میتوان شناخت.
همانطور که حکومت خوب را هم از میزان فعالیت نهادهای مدنیاش، مطبوعات مستقل و از میزان فراوانی مسائل حلشدهاش میتوان شناخت.