آن چه که فراتر از یک غروب زیبا و چشماندازی فوق العاده است، سفر است.
آن چیزی است که بر روح و ذهن آدمی تاثیر فراوان دارد و به خلاقیتها کمک میکند.
به تعبیری قرار گرفتن در محیط جدید فرهنگی، به آدمی هویتی تازه میدهد که همین ایده خلاقیتها را بارور میکند.
همایون ذرقانی
اگر بپذیریم انسان در طول حیات خود با مسئلههای متنوع – و نه مشکلات – قرار است دست و پنجه نرم کند،
برای یافتن راهحلها، به ذهنی باز نیازمند است که در سفر و خارج از فضاهای محدود شهری شکل میگیرد.
مشاهده چشماندازهای طبیعی باشکوه و زیبا، شما را متواضعتر میکند. در سفر باهوشتر رفتار میکنید.
رفتن به فراسوی مرز، حواستان را تقویت میکند، شادتر میشوید همین که بدانید منتظر سفری هستید پیش از انجام آن، شادی در وجودتان غلیان کرده است.
شجاعت شما در سفر افزایش مییابد و ترس و وسواس بیشتر از شما دور میشود.
سفر نوعی مراقبه
ماندن و تمرکز کردن در یک طبیعت دلفریب هم البته نوعی مراقبه ذهنی است.
تعطیلات خود را دستکم نگیرید که اگر چنین باشد، فعالیت کاری بعدی شما تحت تاثیر نامطلوب قرار میگیرد.
تنها با یک هفته سفر به جایی که پیشتر نبودهاید، به مراتب از کسی که طی یک سال گذشته جایی نرفته و در محل کارش هر هفته ساعتها به کامپیوتر خیره شده بیشتر میتوانید تجربه بیاندوزید.
هنری میلر ِنویسنده یک مقصد را یک مکان تازه توصیف نمیکند بلکه راه جدیدی برای دیدن همه چیز میداند.
جان اشتینبک هم در توصیف سفر، فراتر از مرزهای باور حرکت میکند و عبارت جالبی دارد که «انسانها سفرها را شکل نمیدهند، این سفرها هستند که انسانها را شکل میدهند».
نیاز حیاتی به سفر
آبراهام مازلو روانشناس آمریکایی در نظریه مشهور سلسله مراتب نیازهای انسانی، این نیازها را به شکل یک هرم چند طبقه توصیف کرده که در طبقه پایین، نیازهای ابتدایی قرار دارد و هرچه بالاتر برویم، نیازهای پیچیدهتری احساس میشود.
نیازهای فیزیولوژیک، نیازهای امنیتی، نیازهای عاطفی، نیازهای اجتماعی-احترامی و نیازهای خودشکوفایی.
او معتقد است برای رسیدن به هر طبقه بالاتر باید سلسله مراتب طی شود.
در این میان، سفر نقش کاتالیزور دارد. سفر انرژی دوچندانی که جذب انسان میشود میتواند کمک کند تا موثرتر به سمت شکوفایی گام برداشت.
سفر کردن اما آدابی دارد.
تعطیلات طولانی نوروز برای تنها و روحهای خسته ایرانیان فرصت مناسبی برای بازیابی است.
ابتدا از نظر ذهنی باید آماده سفر بود. قرار نیست استرسها را با خود به سفر ببریم.
همینطور قرار نیست تصور کنیم همه چیز به طور مرتب در انتظارمان است.
هوشیار باید بود چراکه خطرات همیشه در کمین هستند. حجم بالای سفرهای نوروزی همه ساله به تصادفات بیشتری دامن میزند.
تاخیرات پروازی، ماندن در ترافیکهای جادهای واقعیتی اجتنابناپذیر در تعاملات بین مردم و دولت شده است.
با این وجود بسیاری از مسافران حساسیتهای گرفتار ماندن در ازدحام را رعایت نمیکنند.
تعجیلها و رفتارهای بیمحابا همواره زنگ خطر جدی است که در جادههای ایران همهساله حادثه میافریند و قربانی میگیرد.
امید است در سال پیش رو شاهد رشد و شکوفایی سرزمینمان و اشاعه بیشتر خرد و آگاهی جمعی در سفر برای مدیریت بهتر کار و زندگی باشیم.
نوروزتان پیروز