ناکجاآباد و صندلی املش موضوع یک کارگاه آموزشی است که در پژوهشگاه میراث فرهنگی مطرح شد.
در زمانهای گذشته افراد خاصی روی صندلی مینشستند که با نشستن روی صندلی به آن موقعیت و مکان میدادند. آن صندلی خودش به عنوان جایگاه شناخته میشد.
سید محمد بهشتی رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، این مطلب را در اختتامیه کارگاه آموزشی مطرح کرد.
از جمله مواردی که حافظ در دیوان خود به آن اشاره کرده است آب رکن آباد است.
گردشگران خارجی زمانیکه به ایران میآیند خیلی علاقمند هستند حتما به شیراز بروند و آن را ببینند.
حافظ به نحوی از آب رکن آباد سخن گفته که گویی همانند رود نیل است.
او افزود: اما وقتی گردشگران به شیراز می روند با باریکه آبی مواجه می شوند که حافظ چنان عظمتی به آن داده است.
صندلی و صندلی املش
بهشتی در ادامه با بیان اینکه اکثر مکانها ناکجا هستند و واسطههای مختلفی برای بیان این جا و ناکجاها وجود دارد.
یکی از این واسطهها صندلی است.
او گفت: زمانیکه به گذشته برمی گردیم می بینیم که اغلب مردم روی زمین مینشستند
و تنها افراد خاصی روی صندلی می نشستند.
این افراد بنا به موقعیتشان ناکجا را تبدیل به جا کردهاند که وسیلهشان صندلی بوده است.
بهشتی گفت: این به آن معنی است که صندلی خودش جایگاه است
و صندلی املش نسبت به صندلیهای دیگر یک جایگاه مضاعف دارد.
او با اشاره به بیتی از مولانا :”آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آب از بالا و پست” افزود:
در این کارگاه بسیاری از هنرمندان خود صندلی را نشان ندادند و تشنگی نسبت به صندلی را سوژه قرار دادهاند.
در این صورت این همان کاری است که حافظ با رکن آباد کرده و صندلی ما صندلی با عظمت تری خواهد شد.
زمان، مرگ و پرسپکتیوهای ماندگار
بهشتی با اشاره به مفهوم زمان که نازلترین آن زمان تقویمی است تصریح کرد:
یک اتفاق که در مورد زمان می افتد این است که ما نسبت به قصه زمان را پرسپکتیو می کنیم.
یعنی یک زمانهایی خیلی مهم هستند و برخی مهم نیستند.
او تأکید کرد :ازاین رو زمانهایی که دارای قصه باشند مهم هستند
و نسبت به اهمیتی که قصه دارد آن زمان اهمیت می یابد .
وی با بیان اینکه در طول حیاتمان مرگ را پایان می دانیم
در حالی که مرگ آغاز یک تحول عمیق و معنوی در مفهوم زمان است.
یعنی ما هر چیزی که می خواهیم به یک زمان بسیار دور پرتاب کنیم
میگوییم که آن را توی گور می گذاریم و به ابد می سپاریم .
به گفته بهشتی، صندلی املش پرتاب شده در یک چنین مفهومی از زمان است
و البته ما صندلیهای زیادی را که در یک چنین پرسپکتیوی از زمان بخواهند ابراز وجود کنند سراغ نداریم.
او حسن این صندلی را در کوچک بودن آن دانست و افزود:
این امر کمک می کند تا حجاب های ظاهری از پیرامونش کنار روند
و ما به تزئینات ، ابعاد و … توجه نکنیم و تنها وجه معنایی صندلی را مورد توجه قرار دهیم .