سرزمینمان در کمربند خشک جهان قرار دارد و تغییرات آب و هوا تاثیرات فراوان بر اقلیم ایران گذاشته است.
این البته حرف تازهای نیست.
از دیرباز در بخشهای وسیعی از این سرزمین نزولات جوی کم و ناچیز بوده است.
با این وجود، نیاکان ما ارزش آب را به خوبی میدانستند.
منابع آبی را شناسایی میکردند و با حفر قنات و استفاده از شیب زمین، آب را به مراتع و دشتهای پاییندست میرساندند.
از این رهگذر، شهرها و آبادیهای بزرگ در میان دشتها شکل میگرفت.
چقدر از پیشینیان هوشمندتریم؟
هوشمندی در به چنگ انداختن آبهای گریزان در گرمترین مکانهای این سرزمین یعنی بیابان لوت هم مشاهده میشود. نمونههای آن چالههای شورگز هامون و چاله ملکمحمد است.
سطح ایستایی آب در این مکانها به اندازهای است که رودها به سرعت تبخیر میشوند.
با این وجود کاوشگرانی، چشمههایی یافتهاند که آب را از کانالهای دستساز زیرزمینی طی کیلومترها عبور میدادند.
تمدن شش هزار ساله غرب و شرق لوت هم بر اساس آب شکل گرفته است.
شاهد تمدنهایی بودهایم که امروزه آثار برجسته آن در موزههای جهان میدرخشد.
حالا از زبان یک مقام دولتی یعنی رییس سازمان محیط زیست میشنویم که در سه دهه اخیر این الگوها و روشها رنگ باخته است.
هزاران روستا خالی از سکنه شدهاند. قادر نبودهایم رسم پیشینیان را پاس بداریم.
تغییرات آب و هوا
بیابانزایی در ارومیه
در ارومیه، به بهانه تولید سیب و چغندر بزرگترین رخداد بیابانزایی قرن رقم خورد!
دستگلهای خشکاندیشان در مهار طبیعت حالا یکی پس از دیگری خودنمایی میکند.
به خودمان اجازه دادهایم به مدد فناوریها بر طبیعت چیره شویم بدون آن که واقعیت را بدانیم که ما نیز جزیی از همین طبیعت هستیم.
بحران آب دامنگیر جامعه ایرانی میشود که البته پیامدهای حاشیهنشینی شهرها بخش کوچکی از این پدیده فراگیر است.
این بحران، تنها به مناطق مرکزی و یا مرزی ایران محدود نمیشود.
بلکه در تهران نیز مشهود است.
از دو سال پیش کمیسیون امنیت ملی مصوبهای را در این خصوص صادر کرده که مورد توجه جدی دستگاههای مربوطه قرار نگرفته است.
با این وجود، شاهد رشد بی رویه شهر تهران و ساختوسازهایی هستیم که منابع محدود آب تهران را با ولع سیریناپذیری میبلعد.
ایران در این گوشه از کره زمین با خشکسالی دست و پنجه نرم میکند .
تغییرات آب و هوا تا چه اندازه موثر بوده است؟
تغییرات آب و هوایی در ینگه دنیا
و در ینگه دنیا «کاترینا»ها و «ایرماها»ی توفنده و تغییرات آب و هوایی خواب را از چشمان آمریکاییها ربوده است.
گرمایش جهانی، سیلهای بیشتری را در بنگلادش، هندوستان،پاکستان و نپال ایجاد میکند و زندگی را برای ۴۰ میلیون نفر دشوار خواهد کرد.
یک سوم بنگلادش هم اکنون در زیر آب است.
در هستون، تگزاس توفانها هزاران نفر را به کام مرگ برده است.
پالایشگاهها خاموش شدهاند و انفجار در کارخانههای شیمیایی رو به افزایش است. *
تردیدی نیست که اگر بحران آب مهار نشود، سمی کشنده برای تحقق توسعه پایدار در ایران خواهد بود و تبعات آن فراتر از آن است که در تصور بگنجد.
به تبع آن برنامه توانمندسازی جوامع محلی و صنعت گردشگری در بخش وسیعی از کشورمان نیز با ناکامی جدی روبرو خواهد شد.
موضوع توسعه پایدار به عنوان ابزاری برای توسعه گردشگری امسال نیز سرلوحه شعارها و برنامههای سازمان جهانی گردشگری است.
کارزاری است تا زندگی ایندگان را دریابند.
این دنیا باید جای بهتری برای زندگی فرزندانمان باشد و این ارزو محقق نمیشود
مگر آن که سبک زندگی دیگری را اشاعه دهیم.
آیا جهان جای بهتری میشود؟
عادتهایی که باید هرچه سریعتر محو شود، رفتارهای بهرهور را ملکه ذهن کنیم تا استفاده صحیح از منابع محدود سرلوحه زندگی و کار همگان قرار بگیرد.
افتخار به گذشته دیگر کافی نیست.
در گوشه ذهنمان به این نکته هم بیاندیشیم که دیگران کاشتند و ما خوردیم اما بهراستی میراث ما برای آیندگان چه خواهد بود؟
حالا لازم است بر ولع سیریناپذیر نسل کنونی افسار کشید.
* Eco Wach. Sep 06 2017, By David Suzuki